چگونه می خواهید بر شریک زندگی خود تأثیر بگذارید؟

چگونه می خواهید بر شریک زندگی خود تأثیر بگذارید؟

ساده ترین کار در دنیا این است که بر مردم تأثیر منفی بگذاریم. خواه شریک صمیمی، همکار، مدافع اجتماعی یا سیاستمدار باشید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که برتر عمل کنید. مهم نیست که واقعا حق با شماست. اگر مغرور به نظر بیایید، تأثیر شما منفی خواهد بود و تلاش شما به خود شکست خواهد خورد.

برای تأثیرگذاری مثبت بر هر کسی، به‌ویژه عزیزان و شریک زندگی خود، نمی‌توانید واقعیت‌ها را به سادگی بیان کنید. بیشتر حقایق برای طیف وسیعی از تفسیرها باز هستند و تفسیرها در معرض سوگیری های شناختی متعددی هستند. برای تأثیرگذاری مثبت بر عزیزان، باید نشان دهید که به آنچه فکر می‌کنند و احساس می‌کنند اهمیت می‌دهید و داستانی منسجم را بر اساس آنچه که قبلاً به آن باور داشته‌اند و ریشه در ارزش‌های انسانی و امیدشان دارد، بگویید.

درمانگران در کار تأثیرگذاری مثبت بر افراد هستند – یعنی اینکه به طور واقعی در راستای منافع بلندمدت خود عمل کنند. بسیاری از ما در اوایل حرفه خود می آموزیم که نمی توانیم آن را با حقایق یا یافته های تحقیق انجام دهیم.

هنگامی که من عوامل اولیه خشونت را شناسایی کردم و تخصص خود را به سمت رنجش مزمن، عصبانیت و سوء استفاده عاطفی تغییر دادم، نیاز به مهارت بیشتر در کمک به مراجعان برای رفتار درازمدت به نفع خود آشکار شد.

برخلاف تصورات کلیشه‌ای رایج در مورد شرکای آزاردهنده عاطفی به عنوان افراد خودشیفته، صدها نفری که من با آنها رفتار کرده‌ام واقعاً می‌خواستند شرکای بهتری باشند. کلید درمان موفقیت آمیز در برچسب زدن رفتار آنها نیست، هر چند که این برچسب ها ممکن است در واقع پایه ای باشند. کلید بهبودی پایدار، پیوستن به این باور معمولاً پنهان است که می‌خواهند شرکای بهتری باشند، توسل به ارزش‌های انسانی‌شان، و القای امید به اینکه می‌توانند شرکای بهتری باشند.

البته، آنها به ندرت وارد درمان می شوند و می پرسند که چگونه می توانند شریک بهتری باشند. این روزها، برای صرفه جویی در هزینه و زمان، بلافاصله بیرون می آیم و از آنها می پرسم:

آیا دوست دارید رابطه بهتری داشته باشید؟

اکثر آنها می گویند که این را می خواهند، معمولاً به این معنی است که این یک سؤال احمقانه واضح است. بعد می پرسم:

فکر می کنید برای داشتن رابطه ای که بیشتر دوست دارید باید چگونه رفتار کنید؟

اکثر آنها پاسخ می دهند که می خواهند با صداقت رفتار کنند. تعریف وبستر از صداقت این است: “پایبندی قاطعانه به یکی از ارزش های اخلاقی یا هنری”. من هرگز رابطه شادی ندیدم که اخلاقی نباشد.

فساد «صداقت»

مراجعان من از این کلمه از معنای فرهنگ لغت استفاده نمی کنند. آنها به اخلاقیات اشاره نمی کنند، بلکه به فداکاری بی دریغ به منیت های خود اشاره می کنند – اینکه چگونه ترجیح می دهند در مورد خود فکر کنند و چگونه از شرکای خود می خواهند که به آنها توجه کنند. در آغاز روابط خود، اکثر آنها سعی می کردند از طریق قدردانی، حمایت و محبت بر شرکای خود تأثیر مثبت بگذارند. اما اینها با نگرانی‌های خودخواهانه نفس، که به زودی روابط را در پوشش «برآوردن نیازهای من» به دست گرفت، همخوانی ندارد.

برای مدتی، شرکا ممکن است برای اجتناب از بحث و جدل تسلیم خواسته های نفسانی شوند، اما در نهایت از خودشان دفاع می کنند. هنگامی که شریک زندگی خود تسلیم نمی شوند، سوء استفاده کنندگان عمیقاً خشمگین می شوند. با مزمن شدن عصبانیت، طغیان خشم، انتقاد و رفتارهای خاموش به آزار عاطفی تبدیل می شود.

داستان منسجم

فرمول تغییر باید بر اساس آن چیزی باشد که آنها قبلاً معتقد بودند، به ویژه اینکه آنها به طور ناعادلانه متهم شده اند، به اشتباه برچسب زده شده اند، مورد قدردانی قرار نمی گیرند، قربانیان مورد بی احترامی قرار می گیرند. در زیر نقاب منیت، رنج می برند.

کلمات معروف بودا (نقل به مضمون) را به خاطر بیاورید:

من فقط دو چیز را آموزش می دهم، حقیقت رنج و پایان رنج.

در مورد راهی برای برگشت عشق بدانید.

آنها باید بیاموزند که در حال رنج هستند و ادراک و منیت آنها باعث رنج آنها می شود. عمل بر اساس انسانی‌ترین ارزش‌های آن‌ها، رنج آن‌ها را تسکین می‌دهد و راهی را برای تحقق امیدهایشان به روابط بهتر باز می‌کند. یکپارچگی ارزش ها باید جای یکپارچگی نفس را بگیرد.

اگرچه ارزش‌ها برای احساس خود محوری‌تر هستند، اختلافات نفسانی معمولاً شدیدتر از اختلاف نظرهای ارزشی هستند. ایگو ما را از احساسات آسیب پذیر مانند غم و اندوه، گناه، شرم یا نوع ترکیبی شرم – ترس از اشتباه بودن محافظت می کند. ما نمی توانیم از احساس گناه، شرم و غم محافظت کنیم. آنها ما را به رفتار مطابق با ارزش های عمیق تر سوق می دهند تا به طور مداوم احساس اصالت داشته باشیم، که بهتر از اصرار بر حق با ما است. اگر انگیزه های احساسات آسیب پذیر را با سرزنش دیگران تضعیف نکنیم، آنها به عنوان سیگنال های اصلاحی عمل می کنند تا به خود عمیق ترمان صادق باشیم.

شرکای خود محور احساس می کنند که این حق را دارند که اختلاف نظر را با خودداری از محبت، شفقت و مهربانی مجازات کنند. اما وقتی بر اساس انگیزه های غم، گناه و شرمندگی عمل می کنند تا شریک بهتری شوند، احساس رهایی می کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *